اتمام کتاب نورولوژی یک تجربه عجیب

می دونم . می دونم که توی این امتحان دست کم پنج تا سوال رو که صددرصد بلد بودم گیج شدم و نزدم میدونم که یه سری سوال رو که غلط زدم به خاطر اعتماد به نفس کمم بود ولی باور کن بعد از این همه سال دیگه خسته بودم . این شاید آخرین توانم بود . میدونم خیلیها از من بهتر شدن میدونم اگر هم قبول بشم دیگه اون چیزی که میخواستم نیست ولی خدا رو شکر می کنم که تا همین جاشم تونستم . که از این بدتر نشد که شرمنده خانواده بشم . 

از قبل از امتحان مدام دنبال خرید چند کتاب غیر درسی بودم از جمله کتاب های دکتر یداللهی راستش خیلی دلم میخواست روان پزشکی بیارم ولی خوب محاله دیگه . اشکالی هم نداره .من توی اون رشته های بالا آینده ای نداشتم . حالا کتاب سفارش دادم از شهر کتاب . کاش زودتر بیاد یک کمی از فکرهام کم کنه 

میگن نتیجه امتحان امسال مثل سال 94 و شاید بدتر بشه نمرات بالا زیاده و فکر کنم هیچ جا قبول نشم . شکایتی نیست من خوب نبودم روحیه ام خوب نبود مجبور شدم دیرتر شروع کنم رفرنسا عوض شدن و ...خیلی چیزای جانبی رخ داد که نهایتا دوره غلط باعث شکست من شد متاسفانه دیگه برای این آزمون تلاش نخواهم کرد چون خیلی افسرده و خسته ام کرده و دیگه میدونم این مسیر مسیر زندگی من نیست و من محکوم به شکستم درش. باید کار پیدا کنم .توکل به خدا

دراز کشیده ام روی تخت از صبح همش تو تلگرامم ناهار پختم خوابم میاد قراربود کلید رو ساعت 12 بزنن نزدن. هرچند فکرکنم بعد از کلید تازه اول نگرانی باشه من امیدم فقط به خداست چون خودم که هیچم صبح امتحان این قدر آیه الکرسی خوندم و الا بذکرالله گفتم تا رسیدم حوزه امتحان خوااااابم میاد

کلید رو زدن . من نمره ام حدودا 300 میشه . نمی دونم چرا همه سوالای جراحی رو جواب دادم . الهی به زمین گرم بخورم ! تو که شک داشتی چرا زدی ؟ اصلا معلومه سر جلسه چت شده ؟ یعنی میشه یه رشته خوب بیارم ؟ اصلا امکانش هست ؟ خدایا هرچه صلاحم میدونی پیش پام بگذار...

 رعد و برق شدیدی می زند . نمره ام هیچ خوب نیست . خیلی ها بهتر دادن امتحانشون رو . البته انتظار بیشتری هم نمیرفت نمیدونم چرا این قدر امیدوار بودم به نتیجه ام . خدایا تو تنها پناه بندگانتی اگر فکر می کنی زمان پایان رنج های من رسیده کمکم کن از هیچ کس دیگه کاری بر نمیاد جز تو که معجزه بلدی . چیز زیادی نمیخوام جز یه فرصت ادامه زندگی ....

تظاهرات بالینی :

ضعف

آرترالژی

پورپورای قابل لمس

نوروپاتی محیطی

گلومرولونفریت

عصمت خانم گان پوشید hcv گرفت

دو نوع داریم : تیپیک و اتیپیک 

تیپیکش با اسهاله و در کودکان با ehecمرتبطه 

پروگنوز خوب درمان:حمایتی

اتیپیک :

بدون اسهال 

موتاسیون اجزای کمپلمان 

تشکیل اتوانتی بادی علیه اجزای کمپلمان

پروگنوز بد

درمان :

اکولی زوماب ( علیه c5) 

اکولی زوماب + انفوزیون پلاسما در درمان hus تیپیک با درگیری CNS به کار می رود . 

ممکنه فشار بالا نباشه 

الان که دارم می نویسم کمردرد دارم و پاهام جون ندارن امروز صبح امتحان دادم و فکر می کنم خیلی سخت بود جراحی و زنان واقعا نتونستم درست جواب بدم . حالا جراحی شاید یه کمی بهتر زده باشم . زنان ترکیبی شد از جزوه بد کرمی و دوره نکردن خودم .  دلم می خواد بخوابم ولی درد می کنم . 

SHE +HE = دوده 

دو ماه استرپتومایسین ایزونیازید اتامبوتول و بعد ده ماه ایزونیازید و اتامبوتول

یا 

دوش RISE  +IR

دو ماه :

ریفامپین 

ایزونیازید 

استرپتومایسین 

اتامبوتل

شش ماه :

ایزونیازید 

ریفامپین

سلیمان برای یاسمین رایتر کامپیوتر را فاکس کرد !

سالمونلا

یرسینیا

کمپیلوباکتر

شیگلا فلکسنری

اسپاسم شیرخوارگی

پسرفت  تکاملی

هیپس اریتمی نوار مغز 

نقص شنوایی کورتیکاله یعنی اگنوزی صوتی دارن و درنتیجه دچار آفازی اپی لپتیک اکتسابی هستند و در نیمکره غالبشون در ناحیه گفتاری امواچ تشنجی در منطقه پره سیلوین دیده میشه 

نمی دونم چه کار بکنم حس می کنم توی یک کشتی نشستم که همزمان از چند نقطه داره نشت می کنه و خودم تنهای تنهام . کاش ...

دلم تنگ شده برای زندگی . زندگی واقعی ...

واقعا دارم بی برنامه می خونم ! نمیدونم چه کنم .

بوسپیرون : درمان اضطراب منتشر !

یادیار : ژنرال رو بوس کن اضطرابش کم میشه !

دیگه واقعا نمیدونم چی کار بکنم ...گریه هم نمی تونم بکنم . موندم مات و مبهوت ...ای خدایا یک نظر لطفی بر من بینداز و نجاتم بده . خسته شدم از همه چیز . خیلی زحمت کشیدم سال هاست منتظر رحمتت هستم کمکم کن این دم آخر روحیه ام رو به من برگردون خدای خوب و مهربونم که هروقت زحمتی کشیدم نتیجه کارهام رو بهم برگردوندی با محبت و مغفرت خودت باز هم چشم امیدم به توست 

شده ام شبیه این سوسک هایی که دم پایی می خورن و نمی میرند . هی برنامه می ریزم هی نمیرسم اجرا کنم . ماشالله به بچه های دیگه چه استعداد و پشتکاری